طنز و خنده بازار

طرف هی نگاه به گوشیش می کرده و می خندیده بهش میگن
اس ام اس اومده؟
میگه آره،میگن چیه؟
میگه یکی هی اس ام اس میده low battery !!!

تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب میکنن. حیف نون به شهرداری زنگ میزنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!

یه قورباغه از یه گربه می پرسه:قور قور قروبونت بشم، کلاس چندمی؟
گربه میگه پیش پیش ...دانشگاهیم!
همون قورباغه با یه زنبور ازداواج میکنه!
قورباغه میگه:قوقوقوقوقوقوربونت برم.
زنبور میگه:وظ وظ وظ وظ وظ وظ وظیفته!

مرد خود پسندی بالای سرکشاورزی ایستاده بود و کارکردنش را نگاه میکرد.
مرد با غرور گفت:<بکار ،بکار، که هر چه بکاری ما می خوریم.>
کشاورز با خونسردی گفت:<یونجه میکارم>

یارو تو روزنامه یک آگهی استخدام می بینه "یک مهندس کامپیوتر مجرب و با سابقه نیازمندیم." خلاصه فرداش کت شلوار می پوشه و تیپ میزنه میره واسه مصاحبه.
اونجا مدیر پرسنلی ازش می پرسه: شما مدرکتون از کدوم دانشگاهه؟
یارو میگه :من مدرک ندارم که!
مدیره تعجب میکنه ،میگه :پس حتما سابقه ی کارتون زیاده...قبلا تو کدوم شرکت کار میکردین؟
یارو میگه :والله من شرکت مرکت نمی شناسم!پدر مرحومم یک سوپر مارکت داشت ،منم همونجا کار میکنم! مدیره شاکی می شه، میگه:مدرک ! تو اصلا بلدی کامپیوتر رو روشن کنی؟!
طرف میگه :والله نه!
رئیس قاط میزنه، میپرسه:پس اومدی اینجا چه غلطی بکنی؟!
یارو میگه:من فقط اومدم بگم که دور من یکی رو باید خط بکشید!

یکی فیلم جنگی میبینه آخر فیلم جو می گیردش سینه خیز میره تلوزیون رو خاموش میکنه